آرسام  آرسام ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

آرسام من

ايام عزاداري

1393/8/14 11:52
نویسنده : مامان
641 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم تاسوعا و عاشوراي حسيني هم تموم شد . جمعه قبل همايش شيرخوارگان حسيني بود و من و شما هم رفتيم حسينيه جماران خيلي شلوغ بود . تو هم كه مثل هميشه دوست داشتي راه بري و به همه جا سر بزني براي همينم خيلي اونجا نمونديم و برگشتيم خونه . عصر يكشنبه هم كه وسايل و لباساتو براي دو روز برداشتم و رفتيم خونه مادر جون چون خاله ها همه ميان اونجا و باهم ميريم مراسم عزاداري و هيئت . شب تاسوعا رفتيم مسجد امام حسين(ع) هنوز همه هيئتا نيامده بودن كه بارون گرفت و به خاطر اينكه سرما نخوري برگشتيم خونه . روز تاسوعا همه ساله خاله صديق شله زرد ميپزه . امسال هم ازشب قبل برنجا رو پاك كرديم بادوما رو خلال كرديم خلاصه همه چي مهيا شد برا پختن شله زرد صبح زود قابلمه رو گذاشتيم و تا ظهر آماده شد . چند تا هيئتم از در خونه مادر رد شدن كه تو رو بردم و تا هيئتو ديدي شروع كردي به سينه زدن فداي تو . عصر تاسوعا رفتيم هفت منبر . هفته منبر يه سنت قديميه كه افرادي كه حاجت دارن هفت مكان مشخص شمع روشن ميكنن و حاجتشونو از خدا ميخوان تا رسيديم خوابت برد و شمعا رو نديدي دايي جونم هر سال شب عاشورا شير كاكائو پخش ميكنه رفتيم اونجا هم يه سر زديم و بعد رفتيم خونه . روز عاشورا هيئتا ميرن يه جايي به اسم قتلگاه همگي جمع ميشن و عزاداري ميكنن يه چند ساعتي بوديم و تو هيئتارو ديدي ،‌سينه زدي ،‌طبل زدي و بعد خوابت برد و اومديم خونه . شب با بابايي رفتي شام غريبان. پدر پسري ! انشالله وقتي بزرگ شدي خودت بري تو هيئت و عزاداري كني .

پسندها (2)

نظرات (1)

مامانی عرفان
27 آبان 93 8:23
سلام عزیزم کجایی کم پیدا خوبی ارسام جون خوبه .!!!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرسام من می باشد