آرسام  آرسام ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره

آرسام من

اولين تجربه با پرستار

سلام به گل پسر ماماني . از روزي كه گذاشتمت مهد چند دفعه سرما خوردي و تب كردي ، حالتاي جديد و عجيبي ازت ميديدم كه حسابي منو نگران كرده بود واسه همينم تصميم گرفتم برات پرستار بگيرم بياد توي خونه ازت نگهداري كنه . البته كاملا شناخته شده و مورد اعتماده چند ساله با خانوادشون آشناييم . يه پسر كوچولو به نام طاها هم داره كه ميتونين با همديگه بازي كنيد . امروز اومدم  يه سر زدم خدا رو شكر مشغول بازي بودي و پرستارت گفت زياد بهانه گيري نكردي فقط تو خوردن غذات بازيگوشي ميكني و خوب غذا نميخوري البته قبلا اينجوري نبوديا ! براي من مهم سلامتي تويه . الحمدالله وزنت پايين نيامده و روي نمودارتي .... ...
11 بهمن 1393

پسري تب داره

سلام ماماني . فداي تو بشم چند روزه سرحال نيستي و مثل هميشه شلوغ كاري نمي كني ديشبم كه تب داشتي و خوب نخوابيدي قربون پسرم بشم كه حالش خوب نيست حدود يه ماهه كه لثه هات متورم شده و چند روز پيش نهمين و دهمين دندونت نيش زد ولي هنوز 6 تا دندون ديگت درنيومده و لثه هات متورم و دردناك شده انشاله زودتر اون شيش تا هم نيش بزنه و پسرم احساس ناراحتي نكنه خدايا هيچ بچه اي تو دنيا مريضيه سختي نگيره حتي اندازه يه سرماخوردگي يا تب درد نكشه ! الهي خودت حافظ ني ني گلامون باش!  پنج شنبه هفته گذشته با دو تا از دوستات(آوا و معين )رفتيم خانه بازي و  گل پسرم كه عاشق توپي ، تا استخر توپ رو ديدي كلا قيد بقيه بازيا رو زدي و با توپا سرگرم بودي . شاد باش و ...
4 بهمن 1393

شب يلدا

سلام به پسر عزيزم . گل پسرم يه چند روز بيرجند نبوديم براي رحلت حضرت محمد (ص)‌و شهادت امام رضا (ع) رفتيم مشهد تا  بابا بزرگ و مامان بزرگ رو هم ببينيم و زيارت هم بكنيم . امسال شب يلدا مصادف با همين ايام بود و واسه همينم جشن نگرفتيم . اينم از عكس يلداي امسالت :   ...
6 دی 1393

اولين روز مهد

سلام به گل پسرم عزيز دلم . فداي تو بشم .ديروز علي رغم ميل باطنيم براي اولين بار بردمت مهد كودك صبح با بابايي سه تايي رفتيم مداركتو داديم چندتا فرم بود پر كرديم .وسايلي كه لازم بود با توپ مورد علاقتو تحويل دادم و رفتي با بچه ها مشغول بازي شدي . منو ببخش عزيزم تمام مدتي كه ازت دور بودم فكر و ذهنم جاي تو بود كاش خودم مي تونستم و تمام وقت كنارت بودم . ظهر زودتر اومدم دنبالت مربيت خيلي ازت راضي بود اصلا اذيت نكردي. حداقل دلواپس اين نيستم كه در نبود من گريه ميكني .... ...
11 آذر 1393

به ياد مرتضي پاشايي عزيز و به ياد ماندني

تو به جای منم داری زجر می کشی یکی عاشقته که تو عاشقشی تو به جای منم پُره غصه شدی نذار خسته بشم نگو خسته شدی.. نگران منی که نگیره دلم واسه دیدن تو داره میره دلم نگران منی مثل بچگیام تو خودت می دونی من ازت چی می خوام مگه میشه باشی و تنها بمونم محاله بذاری محاله بتونم دلم دیگه دلتنگیاش بی شماره هنوزم به جز تو کسی رو نداره عوض می کنی زندگیمو تو یادم دادی عاشقیمو تو رو تا ته خاطراتم کشیدم به زیبایی تو کسی رو ندیدم نگو دیگه آب از سر من گذشته مگه جز تو کی سر نوشتو نوشته تحمل نداره نباشی دلی که تو تنها خداشی یه غرور یخی یه ستاره ی سرد یه شب از همه چی به خدا گله کرد یدفعه به خودش همه چی رو سپرد دیگه گریه نکرد فقط حو...
29 آبان 1393

پسرم 15 ماهه شد

سلام خوشكل مامان . عزيز دلم دو روز پيش ماهه شدي مباركه انشااله صد ساله بشي . اين روزا داريم خونمونو عوض ميكنيم . به خاطر اينكه به اداره و خونه مادر جون نزديك بشيم اينجوري صبحها بيشتر كنارت ميمونم و برا اينكه به موقع برسم اداره عجله نميكنم . به مادرم نزديك ميشيم كه خيلي خوبه برا بردن و آوردنت مشكلي نداريم . خلاصه اينكه درگير جمع و جور كردن وسايليم و تو هم كه انگار دنيا رو بهت دادن كلي از اين اوضاع و احوال خوشحالي و هر چي بخواي در دسترسته خدا بخير بگذرونه همين ديشب يه لحظه ازت غافل شدم دير رسيده بودم شمع تولدت رو خورده بودي احتمالا فك كردي شكلاته . تازه كاراي خطرناكم ميكني سراغ پريز برق ميري سوكت تلفنو و مودمو ميزني تو پريز كلي بايد م...
28 آبان 1393

ايام عزاداري

پسر گلم تاسوعا و عاشوراي حسيني هم تموم شد . جمعه قبل همايش شيرخوارگان حسيني بود و من و شما هم رفتيم حسينيه جماران خيلي شلوغ بود . تو هم كه مثل هميشه دوست داشتي راه بري و به همه جا سر بزني براي همينم خيلي اونجا نمونديم و برگشتيم خونه . عصر يكشنبه هم كه وسايل و لباساتو براي دو روز برداشتم و رفتيم خونه مادر جون چون خاله ها همه ميان اونجا و باهم ميريم مراسم عزاداري و هيئت . شب تاسوعا رفتيم مسجد امام حسين(ع) هنوز همه هيئتا نيامده بودن كه بارون گرفت و به خاطر اينكه سرما نخوري برگشتيم خونه . روز تاسوعا همه ساله خاله صديق شله زرد ميپزه . امسال هم ازشب قبل برنجا رو پاك كرديم بادوما رو خلال كرديم خلاصه همه چي مهيا شد برا پختن شله زرد صبح زود قابلمه رو...
14 آبان 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرسام من می باشد